آقای سوتی تهران را میشناسید؟ + فیلم
تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۵۸۵۱۲
همشهری آنلاین - بهاره خسروی : مردی که هنرمندانه ملودیهای خاطرهانگیز و نوستالژیک را با سوت آهنگین اجرا میکند و میان اهل بازار به آقای سوتی معروف است. آقای سوتی در روزهای مختلف سال با همین اجراهای ساده اما دلانگیز با مردم ارتباط میگیرد و حال و هوای رهگذران را عوض میکند.
اهل مصاحبه نیستمخیابان ۱۵ خرداد و یک صبح گرم تابستانی! بازار حسابی شلوغ است و باید حسابی ششدنگ حواست جمع باشد که از میان جمعیتی که با عجله در رفتوآمد هستند بهویژه چرخیهایی که برای رساندن سر موقع سفارشات میان این شلوغیها لایی میکشند و ناغافل سرراهت سبز میشوند، سر سلامت گذر کنی، اگر خوب گوش تیز کنید صدای سوتهای بلبلی دلانگیزی شنیده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ملودی فولکلور گیلکی در قالب آوازا دشتی است که سازنده آن برای سریال گل پامچال «محمدرضا عقیلی» بود تا مدتها پای ثابت بیشتر محافل شادی رسمی و غیررسمی بود. همین نوای آهنگ و خاطره بازی شروع ماجرای کنجکاویها است. «امید جوادیان» این نوای های آهنگین را با دهانش اجرا می کند. مردی که خیابان پانزده خرداد، کوچه برلن، خیابان ولیعصر(عجج) در مجموع پیادهروهای تهران محل کارش است. ابزار چندانی برای کسب و کار ندارد و به گفته خودش تمام آنچه آموخته از سر عادت و تمرین بوده است.
یک تابلو متوسط با قاب قرمز و آبی اغلب در دست دارد، که این تابلو به دو بخش تقسیم میشود یک سمت بریدهای از تنها مصاحبهاش با یکی از جراید قاب شده و در بخش دیگر ملودیهای نوستالژی با شماره مرتب و منظم نوشته شده است. زیاد اهل مصاحبه و پرحرفی نیست هرچند به گفته خودش اگر سر صحبت را باز کند میتواند به اندازه مثنوی هفتاد من حرف بزند و از ماجراهای مهاجرتش به تهران و راه پر فراز نشیب زندگیاش بگوید.
گل پامچال و شروع ماجرابرای باز شدن یخ گفتوگو و ایجاد امنیت خاطر بیشتر در باره نحوه کارش و ملودیهایی را که به زیبایی اجرا میکند سؤال میپرسم. سر شوق میآید و در پاسخ از شروع کارش تعریف میکند: «۵۰ سال دارم. اصالتا اهل ساری هستم. شروع کارم به دهه ۷۰ سریال گل پامچال میرسد. ملودی گل مچال را دوست داشتم. البته پیشتر از این هنرمندی چارلی چاپلین برایم جذاب بود. مردی که بیصدا با حرکات فیزیکی بدنش باعث شادی و خنده مردم میشد. اغلب کارهای این هنرمند بینظیر را دنبال میکردم و دوست داشتم با هنری باعث شادی و آرامش مردم باشم و به نحوی حرف دل آنها بیان کنم. در سینما سپهر ساری کارهای خدماتی و نظافتی انجام میدادم. عادت به سوت زدن بهویژه در زمان جارو و طی کشیدن داشتم. از سر همین عادت موقع کار سوت میزدم و ملودی گل پامچال را تمرین میکردم. در واقع نخستین ملودی آهنگ همین سریال بود که نقطه قوت و اتکای من برای اجرای ترانههای بعدی شد.»
سینما شهر فرنگ و همکاری با حمید لولاییجوادیان بعد از مدتی کار در زادگاهش به تهران مهاجرت میکند تا فصل جدیدی از زندگی را تجربه کند. این بار برای کار راهی سینما شهر فرنگ در همسایگی سینما آزادی میشود. یکی از این تجربهها همکاری با حمید لولایی است.
او با اشاره به این موضوع ادامه میدهد: «در سینما مشغول کار بودم و به همین دلیل به تهران هم که آمدم به دنبال کار در سینما بودم. آن زمان اداره سینما در میدان ولیعصر(عج) کنار سینما استقلال بود. به این اداره مراجعه کردم و نامه شروع به کار در سینما شهر فرنگ را گرفتم. آن زمان حمید لولایی مدیریت سینما را برعهده داشت. در سینما شهر فرنگ تا قبل از آتشسوزی کار میکردم و به طبع تمرینات بیشتریها برای اجرای آهنگهای جدید و بیشتر داشتم تا اینکه سینما شهر فرنگ دچار آتشسوزی شد و از کار بیکار شدم.»
به لیست آهنگ های آقای جوادیان که نگاه کنید کلی آهنگ از فیلم ها و سریال هایی مانند امام علی (ع)، سربداران و....کنار هم ردیف شده که با سوت آهنگ آنها را می زند تا خاطره ها و نوستالژی از این سریالها زنده شود.
همراه روزهای غم و شادی مردمبیکاری و تعطیلی سینما شروع تازهای برای امید جوادیان شد تا با هنرش و همه آنچه مدتها تلاش و تمرین کرده است این بار همراه روزهای شادی و غم مردم باشد. آقای سوتی قصه ما کلی آهنگ زیبا و دلانگیز را با دهانش مینوازد تا حال مردم راخوش کند: «بعد از تعطیلی سینما شهر فرنگ پیادهروهای خیابانهای تهران شد محل کارم. از چهارراه پارک وی تا میدان ولیعصر(عج) را پیاده گز میکردم و سوت میزدم. معمولاً در روزهای شاد، اعیاد و مناسبتهای ملی و مذهبی ملودیهای شاد و در روزهای سوگواری ملودیهای غمگین را سوت میزنم و از کسی هم بابت اجرا چیزی طلب نمیکنم حتی قیمت و عدد و رقم هم تعیین نکردهام تا هر شخصی بر اساس تمایلش پولی را پرداخت کند. اگر هم پولی نداد گلایه ای ندارم . گاهی شده برای خیلی آهنگ های درخواستی سوت زدهام اما ریالی نگرفتهام.»
صدایی که در جمعیت گم شدصحبتهایمان حسابی گل انداخته و در باره آهنگها و ملودیهایی که در این سالها سوت زده و محبوبترین آنها گل پامچال است کلی حرف زدیم. در پایان صحبت پرسید: چه ملودی را دوست دارید؟ نگاه کن شمارهاش را بگو! انتخاب را به اختیار خودش گذاشتم. سوت زنان با ملودی گل پامچال در میان هیاهو و شلوغی بازار ناپدید شد تا برای مردم خاطرهها را زنده کند.
کد خبر 686423 برچسبها موسیقی ایرانی مجله روایت و خاطره بازار تهرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: موسیقی ایرانی بازار تهران سینما شهر فرنگ آقای سوتی گل پامچال آهنگ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۵۸۵۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای صعود به جام جهانی با آهنگ صادق بوقی!
به گزارش ورزش سه و به نقل از همشهری، تیم ملی فوتسال افغانستان در جامملتهای آسیا 2024 با هدایت سرمربی ایرانی خود دست بهکار بزرگی زد و توانست برای اولینبار به جامجهانی صعود کند؛ اتفاقی که بازتاب بسیاری در رسانههای ورزشی داشت. مجید مرتضایی، سرمربی تیم ملی فوتسال افغانستان حالا بعد از گذشت چند روز از پایان این مسابقات از حال و هوای مردم افغانستان و تجربه شگفتانگیز آنها میگوید.
مرتضایی، فوقلیسانس مدیریت تربیتبدنی، دارنده مدرک A آسیا، مدرس فیفا و فدراسیون فوتبال است و سابقه مربیگری در تیم فوتسال فرشآرای مشهد در لیگ دستهاول فوتسال کشور و همچنین کمکمربیگری در تیم ابومسلم خراسان را در کارنامه خود دارد. او درباره جزئیات تشکیل تیم ملی فوتسال افغانستان و صعود این تیم به جامجهانی با خبرنگار همشهری گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم:
* تجربه حضور در جامملتهای آسیا آن هم با تیمی مثل افغانستان، سخت نبود؟
تقریبا برای تمام بازیکنان و مربیان افغانستان تجربه جدیدی بود به این دلیل که تا آن زمان هیچ تیم ملیای از افغانستان نتوانسته بود به مراحل نهایی در جامملتهای آسیا راه پیدا کند و رسیدن به این جایگاه 10سال طول کشید. البته استرس خیلی زیادی وجود داشت چون محیط برای بازیکنان افغانستان ناشناخته بود.
* مراحل آمادهسازی تیم ملی فوتسال افغانستان چطور بود؟
قبل از شروع جامملتها بازیهای دوستانه زیادی داشتیم. در یک تورنمنت در تایلند شرکت کردیم سپس به میانمار رفتیم و چند بازی تدارکاتی انجام دادیم و بعد از آن نیز چند بازی دوستانه با عربستان، چین و تاجیکستان برگزار کردیم تا درنهایت با آمادگی کامل در مسابقات حاضر شده و نتایج قابلقبولی بگیریم.
* چه اتفاقی افتاد که تصمیم به هدایت تیم ملی فوتسال افغانستان گرفتید. پیشنهاد از کجا بود؟
از 4، 5سال قبل فدراسیون فوتبال افغانستان به این جمعبندی رسیده بود که از یک مربی ایرانی استفاده کند. با توجه به اینکه من در لیگ برتر فعالیت داشتم و چند بازیکن افغانستان در لیگ ایران بودند این پیشنهاد برای من مطرح شد اما آمدن حکومت طالبان در آن زمان در این پروسه یکی دو سال توقف ایجاد کرد تا اینکه کشور افغانستان سر و شکل گرفت و فدراسیون افغانستان کار خود را دوباره شروع کرد و پیشنهاد حضور من در تیم ملی فوتسال افغانستان جدیتر شد و از من خواستند آنجا حضور پیدا کنم. من هم رفتم و قرارداد امضا کردم. فکر میکنم 2سال پیش همین موقعها بود که نخستین حضور افغانستان در مقدماتی جامملتهای آسیا را در قرقیزستان داشتیم اما با توجه به وقت کمی که قبل از این مسابقات داشتیم و اینکه تیم را 20روز بود که تحویل گرفته بودیم بهخاطر تفاضل گل نتوانستیم به مسابقات جامملتها صعود کنیم. در ادامه با همکاری و کارهای زیربنایی که انجام شد، 6ماه برای حضور در مسابقات فرصت داشتیم. در این فرصت لیگ برتر افغانستان را دیدیم، بازیکنانی که در ایران و خارج از ایران بازی میکردند را زیرنظر گرفتیم و در نهایت تیم خوبی برای مسابقات آماده کردیم.
* پس افغانستان هم لیگ فوتسال دارد؟
بله. لیگ برتر افغانستان هر سال در بهمن و اسفند با شرکت 12تیم برگزار میشود. البته 2سال متوقف شده بود و از آن زمان به بعد دوباره راه افتاد.
* ظاهرا لژیونر هم داشتید؟
خیلی از بازیکنان را از لیگ افغانستان انتخاب کردیم و اکثر آنها هم بازیکنانی بودند که قبل از آن در ایران بازی میکردند یعنی از بچههای مهاجر افغانستان استفاده کردیم. غیر از لیگ برتر افغانستان در ایران هم مسابقات مهاجران در مشهد و تهران برگزار میشد که آنها را هم رصد کردیم، بازیکنانی که در سوئد و آلمان بازی میکردند را هم زیرنظر گرفتیم. البته این لژیونرها در دور قبل در تیم حضور داشتند اما بنا به دلایلی در جامملتها در کنار ما نبودند.
* واکنشها در افغانستان به این دستاورد بزرگ چطور بود؟
بینهایت عالی بود و تا آنجا که خبر دارم 47میلیون جمعیت افغانستان خوشحال بودند. در فرودگاه ترکیه هم استقبال خیلی خوبی شد.
* چهرههای مطرح هم واکنش نشان دادند؟
بله. چهرههایی از خارج و داخل افغانستان واکنش نشان دادند. بهعنوان مثال پیام آقای اینفانتینو برای تیم ملی فوتسال افغانستان که خود ایشان هم هیجانزده شده بود که چطور یک تیم ناشناخته در همان نخستین حضورش در جامملتها برای نخستین بار به جامجهانی صعود میکند. رئیسالوزرای افغانستان پیام دادند. در کل مردم افغانستان به این دلیل از صعود تیم ملی فوتسال افغانستان به جامجهانی خیلی خوشحال بودند که در تاریخ کل رشتههای ورزشی افغانستان این اولینبار بود که افغانها بعد از 70سال که در رشتههای ورزشی مختلف فعالیت داشتند در یک رشته تیمی به جامجهانی صعود کردند.
* کلیپی از خوشحالی بازیکنان با آهنگ صادق بوقی در رختکن تیم ملی فوتسال افغانستان در فضای مجازی حسابی ترند شد.
بازیکنان افغانستان این قول را از بدنساز تیم گرفته بودند که اگر تیم به جامجهانی صعود کرد باید این خوشحالی را انجام دهد و در وهله اول بدنساز تیم زیر بار نمیرفت ولی با اصرار بازیکنان افغانستان این کار را انجام داد. فکر میکنم از خود صادق بوقی هم هیجان بیشتری نشان داد و خیلی در این نقش فرورفته بود!
* کمی از خودتان صحبت کنید. همکاری مجید مرتضایی با تیم ملی فوتسال افغانستان ادامه دارد؟
قرارداد من با تیم ملی فوتسال افغانستان تا پایان 2024 بود و قرار شد که اگر تیم به جامجهانی صعود کند مبلغی بهصورت خودکار به قراردادم اضافه شود و این اتفاق هم افتاد.
* بعد از جامملتها پیشنهاد جدید داشتید؟
رفتن با افغانستان به جامجهانی افتخار بزرگی است ولی با توجه به اینکه حضور در جامجهانی برای من خیلی جذاب بوده و مردم این کشور خیلی از این حضور خوشحالند، میخواهم با این تیم در آنجا شگفتیساز شویم. میخواهم این کار را به سرانجام برسانم و پیشنهادها را نپذیرفتم. اما حقیقتا از جاهای مختلف پیشنهاد داشتم، از چند تیم لیگ برتر ایران پیشنهادهایی داشتم که چندبرابر بود و از امارات هم پیشنهاد داشتم که قبول نکردم.
* در پایان چه صحبتی دارید؟
خیلی خوشحالم که خداوند این لطف را به من داشته که به کمک بازیکنان افغانستان توانستم در اوج سختی، در اوج غم و در اوج محنت میلیونها افغان را خوشحال کنم.
* اینطور که معلوم است برای انتخاب بازیکنان حسابی وقت گذاشتهاید؟
بازیکنان تیم ملی افغانستان را از بین نزدیک به 70نفر انتخاب کردیم که حدود 35نفر زیر 20سال و 35نفر بالای 20سال بودند. تقریبا 10ماه پیش اردویی در مشهد برگزار کردیم که از بین اینها حدود 18نفر را برای تیم بزرگسالان انتخاب کردیم. از طرف دیگر مجاورت با ایران هم شانس بزرگ افغانستان بود.
* چرا؟
به این دلیل که ایران مهد فوتسال است و بازی کردن با تیمهای ایرانی خیلی به تیم ملی فوتسال افغانستان کمک کرد. مثلا در همین مشهد 16بازی دوستانه با تیمهای لیگ یک و دو ایران انجام دادیم که بهنظر من خیلی از آن تیمها از تیمهای ملی که با آنها بازی کردیم قویتر بودند. خوبی برگزاری اردو در ایران این است، یعنی شما اگر با یک تیم لیگ استان ایران هم بازی کنید ممکن است از لحاظ قدرت با یکی از تیمهای ملی برابری کند. رونق فوتسال در ایران به پیشرفت فوتسال افغانستان خیلی کمک کرده است.
* افغانستان در مرحله گروهی تیم بسیار خوبی نشان داد اما شاید پیروزی برابر قرقیزستانی که ژاپن و ویتنام را شکست داده بود، خیلی کار بزرگی بود. بهنظر میرسید بازیکنان افغانستان رفتهرفته بهخودباوری رسیده بودند.
دقیقا. 6بازیکن از 14بازیکن افغانستان حتی یک بازی ملی هم نداشتند. مربیان بهتر حرف من را متوجه میشوند. یک بازیکنی که هیچ تجربهای در بازیهای برونمرزی نداشته، وقتی بتواند عملکرد قابلتوجهی در این سطح از بازیها داشته باشد خیلی اتفاق خوبی رخ داده است.
* حقیقتا فکر میکردید تیم ملی فوتسال افغانستان به جامجهانی صعود کند؟
از زمانی که شروع کردیم به بچهها گفتم هدف ما جامجهانی است و باید برای این هدف تلاش کنیم اما واقعیت را بگویم آن روزی که قرقیزستان را بردیم و به جامجهانی صعود کردیم برای خود من قابل باور نبود و به بازیکنان میگفتم باور میکنید به جامجهانی رفتیم!